* روزمرگی هم خیلی بد دردی است،خیلی.
* برادرم ،علیرضا قرار است تا چند ساعت دیگر از مشهد بیاید.او هم شده است مسئول خرید ما در مشهد یا بهتر بگویم رابط بین من و کتابفروشی آفتاب. با یکی دو هفته تبلیغات سینه به سینه توانستم بیست نسخه از سالنامه اهل قلم را بفروشم.من اینجا سفارش می گیرم و علی رضا در مشهد زحمت خریدش را می کشد. ما را کشته است این توزیع پارتیزانی.
* نمی دانم عابس قدسی را می شناسید یا نه.جوانی است حدودا بیست و پنج ساله.مسئول کتابفروشی آفتاب و سردبیر سالنامه اهل قلم.کلا جوان با عشقی است. من اگر رئیس جمهور بشوم بدون شک او را وزیر فرهنگ می کنم.البته اگر امثال عماد افروغ بگذارند.احتمالاٌ مصاحبه ی او با سید مهدی شجاعی را خوانده باشید.
* عکس زیر متن اسکن شده ی اولین صفحه از آخرین شماره ی نشریه یادماندگار است.همانطور که می دانید (شایدم نمی دانید) با تلاش بی وقفه ای که سردار دکتر خلبان شهردار قالیباف داشتند توانستند این نشریه را تعطیل کنند.
salam
khob neveshtid
manam mikham ye weblog bara shohada dorost konam
ama hich aksi nadeam
mishe begid akshaye ghashangi az jebhe ro az che sity mitonam peida konam
mamnon
ali yarat
بسم الله الرحمن الرحیم
بُعد منزل نبود در سفر روحانی
با سلام
در هر کجا که باشید و در هر زمان از شبانه روز که بخواهید
می توانید نظاره گر صحن و سرای زیبای اباعبدالله الحسین علیه السلام باشید.
http://www.imamhussain.org/ar/data/live_broadcast/live_broadcast.html
تذکر:
اگر خواستید از صفحه اول سایت http://www.imamhussain.org استفاده کنید پس از بارگذاری فایل فلش صفحه اول سایت بر روی آخرین لینک یعنی «النقل المباشر» کلیک کنید.
با اینترنت کم سرعت در صورتی که همزمان صفحات دیگری در حال بارگذاری نداشته باشید نیز می توانید شاهد تصویری ممتد و مناسب باشید.
دعا یادت نره!
التماس دعا
سلام. واقعا روزمرگی خیلی بده. نمیدونم چرا بعضی وقتا که آدم احساس روزمرگی می کنه از خودش بدش میاد. شاید چون فکر می کنه بی فایده شده .راستی میشه بگید چرا نشریه رو تعطیل کردن؟ خدانگهدار
اینها باید این استراتژی را انتخاب میکردند که میآمدند زیر عبای آخوندها قرار میگرفتند، مدتی میماندند. در موقع مقتضی بیرون میآمدند و قدرت را قبضه میکردند. یک عده به این سفارش ماندند و عمل کردند... اینها چنان تظاهر به خط «امامی» میکردند که خط «امام» را در انحصار خودشان قرار داده بودند(قسمتی از متن وب لاگ)...خاکریز به روز شد ..سربزنید
سلام. یکم: خیلی جالب بود. یکی از دوستان اهل ادب و هنر میگفت که با کتاب ازبه از امیرخانی کلی حال کرده است. اما از وقتی این نامه را دیده است آن را روی کاغذ نوشته و توی جیبش گذاشته. اولین بار که برایم خواند اشکش را دیدم. میگفت خیلی واقعییه! دوم. متنش قبلا پشت جلد سوره کار شده بود. حدود شماره۱۴ یا ۱۵ بود. یادم نیست. سوم. طرز سخن با قالیباف را نپسندیدم. نمیدانم علت تعطیلی او بوده است یا چیز دیگر! چهارم. توزیع پارتیزانی از نوع اینترنتی را هم فکر کردهاید؟ من خیلی تو فکرشام. یا علی مدد
سلام.
از شما و دکتر خلبان شهردار قالیباف متشکریم...
یا حق
سلام
من قصد راه رفتن روی اعصاب هیچکس رو(البته بی دلیل ) ندارم.پس شما اعصابتون رو یه جای مناسب بذارین که محل عبور نباشه.
کلاه ا ( آ )رو گذاشتن وقت میگیره واسه همینم نمیذارم.
اخه امر به معروفم جایی که مطمئنید نتیجه نداره واجب نیست.
یا حق
ما رو هم دریاب
http://alireza-rezaei.blogsky.com/
سلام
میشه تفسیر نظرتون رو هم بذارین؟
یا حق
ای ول
http://www.alireza-rezaei.blogsky.com/
سلام. این نامه رو اولین بار دبیرستان بودم که خوندم. هفته شهدا. یادش به خیر. یا علی
بسم رب المهدی
اتل متل یه مادر
نحیف و زار و خسته
با صورتی حزین و
دستای پینه بسته
بپرس ازش تا بگه
چه جور میشه سوخت و ساخت
با بیست هزار تومن پول
اجاره خونه پرداخت...
(دفتر ابی/سپهر)
یا علی مرتضی
اهان .بله
یکی از دلایلی که لینک پستم رو واسه شما هم فرستاده بودم این بود که ببینم بچه مذهبیای تیپ شما در مورد مسائل اطرافشون چه طور فکر میکنن.
شاید تا حدودی جوابم رو گرفته باشم.
راستی من اعصابم همیشه جاش مناسبه.
یا حق