شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

شهید مثل یک نمره بیست

یاداشتهای یک جوان کتابفروش

حسابشان پیش خدا سخت است! (تجدید چاپ)

مطالب زیر را که گلچینی است از بیانات رهبری در موضوع ساده زیستی و ازدواج کم خرج از کتاب "بروید با هم بسازید" انتخاب کرده ام. البته اینها چند ماه پیش در سایت مجمع مطالبه و جنبش عدالتخواه دانشجویی  هم منتشر شد. مجردها بخوانند، متاهلها هم!



*قناعت کنید، از قناعت خجالت نکشید. بعضی ها خیال می کنند که قناعت مال آدمهای تهیدست و فقیر است و اگر آدم داشت، دیگر لازم نیست قناعت کند. نه، قناعت یعنی در حد لازم، در حد کفایت، انسان توقف کند. 75/2/10
* من گمان می کنم آن کسانی که با مجالس و محافل سنگین، با مهریه ها و جهیزیه های سنگین کار را بر دیگران مشکل می کنند، حسابشان پیش خدا خیلی سخت است. نمی شود بگویند که آقا ما پول داریم، می خواهیم بکنیم. چون داریم، این از آن حرفهای غلط روزگار است. داریم که دلیل نشد. انسان وقتی "دارد"، کار ی بکند که دیگران نتوانند هیچ اقدامی بکنند. این درست است؟ جوانها جرئت نکنند بروند طرف ازدواج. نباید کاری بشود افرادی که نمی توانند، افرای که دلشان نمی خواهد، خلاف فکرشان هست، خلاف نیتشان هست، تنوانند ازدواج کنند. 75/10/5
*زندگی را ساده بردارید، البته ما خیلی اهل زهد و تقوا نیستیم. خیال نکنید. آن سادگی که ما می گوییم، آن سادگی زهاد و عباد و اینها نیست. سادگی به نسبت این کارهایی است که مردم امروز می کنند. والا نه، سادگی ما را اگر چنانچه آن مردان خدا بیایند نگاه کنند شاید هزار تا ایراد هم به آنچه که ما سادگی می دانیم بگیرند. 78/1/24
*زندگی را ساده بگیرید، خودتان را اسیر تشریفات نکنید. اگر از اول وارد مسابقه ی تشریفات شدید، دیگر رها شدن از آن سخت است. حالا هم جمهوری اسلامی است. اگر کسی بخواهد ساده زندگی کند می تواند. یک روزی بود که نمی شد، سخت بود. اگر چه بعضی به دست خودشان مشکل می کنند. در لباسشان، در مسکنشان، در تجملاتشان، همه را بر خودشان سخت می کنند. 77/9/12
*در همه ی امور زندگیتان سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از این جا شروع می شود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدی اش هم می شود ساده والا شما که رفتید آن مجلس کذایی مثل اعیان و اشراف های زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمی توانید بروید توی خانه ی کوچکی مثلا با وسایل مختصری زندگی کنید. این جور نمی شود دیگر. چون خراب شده و از دست رفته است. از اول، پایه ی زندگی را بر اساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه ان شاء الله آسان شود. 79/12/21
*خیال نکنید آن وقتها مهریه ی زیاد و سنگین با جهیزیه های زیاد سرشان نمی شد. آن وقتها هم بعضی، از این بی عقلی ها مثل بی عقلی های زمان ما را داشتند که مثلا یک میلیون مثقال طلا مهریه دخترشان بکنند. درست مثل همین بی عقلی هایی که امروزه بعضی ها دارند. این کارهای مبالغه آمیز این طوری اصلا کار جهال است. اسلام آمد همه ی اینها را به هم ریخت. مگر پیامبر (ص) بلد نبودند بگویند دختر من هزار شتر سرخ موی با فلان شرایط باید مهریه اش باشد. چرا می شد. منتهی اسلام همه را به هم ریخت 72/10/6
*من از مردم سراسر کشور خواهش می کنم کهخ آن قدر مهریه های را زیاد نکنند. این سنت جاهلی است. این کاری است که خدا و رسول (ص) در این زمان بخصوص، از آن راضی نیستند. نمی گوییم حرام است. نمی گوییم ازدواج باطل است. اما خلاف سنت پیامبر (ص) و اولاد ایشان و ائمه هدی (ع) و بزرگان اسلام است. خلاف روش اینهاست و بخصوص در زمان ما که کشور احتیاج دارد به اینکه همه ی کارهای صحیح، آسان شود، هیچ مصلحت نیست که بعضی ازدواج ها را این طور مشکل کنند. 73/9/2
*از بعضی ها وقتی می پرسم که شما چرا برای دو نفری که می خواهند زندگی بکنند، بازار را می خواهید خالی کنید که جهیزیه برای دختران درست کنید؟ می گویند: خب ما داریم. چون داریم می خواهیم بکنیم. آیا این استدلال، کافی است؟ چون داریم! نه. این استدلال به هیچ وجه کافی نیست. استدلال غلطی است. در یک جامعه همه جور انسان زندگی می کمد. شما باید کاری کنید که آن دختری هم که ندارد، اگر خواست شوهر بکند بتواند .والا این جهیزیه ای که شما دارید برای دخترتان درست می کنید، این مهریه ای که شما دارید به عروسانت می دهید، این دیگر دَرِ ازدواج را برای دیگران خواهد بست... این روش انسانی نیست. این روش اسلامی نیست. 75/8/5
*جهیزیه ی فاطمه ی زهرا (س)، به قدری بود که شاید دو نفر آدم با دست می توانستند از این خانه بردارند ببرند آن خانه. ببینید افتخار اینهاست. ارزش اینهاست. آیا پیامبر اکرم(ص) نمی توانستند یک جهیزیه ی مفصل تشکیل دهند؟ اگر پیامبر (ص) اشاره ای می کردند، این مسلمانانی که در اطراف ایشان بودند، بعضی هایشان آدمهای متمکنی بودند، پول هم داشتند، از خدا می خواستند که بیایند یک هدیه ای بدهند، کمکی بکنند، نکردند. چرا نکردند؟ این برای این است که من و شما یاد بگیریم. والا بشینیم و تعریف کنیم و خوشمان بیاید و بعد هم یاد نگیریم، چه فایده ای دارد؟ استفاده اش را نمی بریم. نسخه ی طبیب را که انسن نباید بگذارد روی طاقچه تماشا کند. باید عمل کنیم تا بهره اش را ببریم. رژیم غذایی صحّت جامعه است. صحت خانواده است. باید عمل شود... لذا ساده برگزار کنید 75/9/5

نظرات 4 + ارسال نظر
2+8 شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ق.ظ

حامد جان یکم فرصت بده حالا حلاها باید سی دی راهیان نور دانشگاه و نگاه کنیم بعدا.تازه وقتی تصویریش هشت کی میره سراغ متن جیگر

مجاهد سه‌شنبه 21 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 03:51 ب.ظ http://tufan313.blogfa.com

سلام اخوی خسته نباشی اگه دوست داری مارو به اسم (پادگان سایبری سپاهیان امام خامنه ای) لینک کن و اطلاع بده تا لینکت کنیم
یاعلی مدد
سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عج و سلامتی حضرت امام خامنه ای صلوات

مجاهد یکشنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 05:58 ب.ظ http://tufan313.blogfa.com

سلام اخوی خسته نباشی اگه دوست داری مارو به اسم (پادگان سایبری سپاهیان امام خامنه ای) لینک کن و اطلاع بده تا لینکت کنیم
یاعلی مدد
سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عج و سلامتی حضرت امام خامنه ای صلوات

شهید قلب تاریخ دوشنبه 24 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:53 ب.ظ http://www.1shahid.blogfa.com

سلام.اگه با تبادل لینک موافقی سر بزن.در نظرسنجی هم شرکت کن اگرم خواستی عضو خبرنامه شو

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد